استوکفرهنگ فارسی عمید۱. ویژگی کالایی که معیوب شده و از قیمتش کاسته شده است.۲. (اسم) انبار.۳. (اسم) (ورزش) قسمت برجستهای که زیر کفش فوتبال قرار دارد.
هشتکhashtagواژههای مصوب فرهنگستانواژه یا عبارتی با پیشوند مربعگونة # که بهعنوان کلیدواژه در شبکههای اجتماعی به کار میرود
هستکلغتنامه دهخداهستک . [ هََ ت َ ] (اِ مصغر) کُره های کوچک در داخل هسته ٔ سلول زنده . (از جانورشناسی عمومی تألیف مصطفی فاطمی ج 1 ص 14). هستک ها یا نوکلئول ها در داخل هسته به صورت چند جسم کوچک منظم یا نامنظم دیده میشوند و ان
خطهای استوکسStockes linesواژههای مصوب فرهنگستانخطهای طیفی حاصل از نور پراکندهای که طولِموجهای بزرگتر از طولِموج نور فرودی دارند
خطهای پادـ استوکسanti-Stockes linesواژههای مصوب فرهنگستانخطهای طیفی حاصل از نور پراکندهای که طولِموجهای کوتاهتر از طولِموج نور فرودی دارند
مالالتجارهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی التجاره، کالا، متاع، جنس، مال، موجودی، استوک، بار داروندار، دارایی موجودی انبار، انبارداری، مظروف
انبارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی زن، منبع، آبانبار، دپو، تانک، کانتینر، منبع آب، آبگیر، بانک، بانک خون، انباره، خازن، [ الکترونیک160] توده، کومه، بار، انباشت بقچه، دسته، مقدار محدود خرمن، کومه، توده انباشت، تکاثر، اکتساب استوک، بار، مالالتجاره، دارایی، موجودی، سرمایه صندوق، گاو صندوق، خزانه، گنج ◄ خزانهداری، م
فراستوکلغتنامه دهخدافراستوک . [ ف َ ] (اِ)به معنی پرستوک است که خطاف باشد. (برهان ). پرستوک باشد که به تازی خطاف گویند. (فهرست مخزن الادویه ). تبدیل پرستوک است . (انجمن آرا) (آنندراج ) : ای قحبه بنازی به دف و دوک مسرای چنین چون فراستوک .زرین