اشقالیةلغتنامه دهخدااشقالیة. [ اَ ی َ ] (معرب ، اِ) (از لاتینی اسکاندولا و اسکاندلا و اسپانیائی اسکانا ) اشکالیة. نوعی از گندم که حبه ٔ آن کوچک و قهوه ای رنگ است . (از دزی ج 1 ص 25).
اشقالیةلغتنامه دهخدااشقالیة. [ اَ ی َ / اَلی ی َ ] (اِخ ) شهری است به اندلس . (منتهی الارب ). اقلیمی است از نواحی بطلیوس در اندلس . (معجم البلدان ) (مراصد الاطلاع ).
اشکالةلغتنامه دهخدااشکالة. [ اَ ل َ ] (معرب ، اِ) (معرب اسکاله ) نوعی ظرف یا جام . ج ، اشکالات ، اشاکل . (دزی ج 1 ص 25).
اصقالةلغتنامه دهخدااصقالة. [ ] (معرب ، اِ) اسقاله . اسکله . نردبان . مقیاس . جدول . پلکان متحرک یا شاید تخته الوار. (از دزی ج 1 ص 28). و رجوع به اسقاله و اسکله و سقاله شود.