اسیدپاشی پُرفشارacid sluggingواژههای مصوب فرهنگستانپاشیدن محلول اسیدی با فشار برای حل کردن پوستهها و رسوبات سطحی تجهیزات صنعتی درحالکار
اسداسلغتنامه دهخدااسداس . [ اِ ] (ع مص ) صاحب شتران سِدس شدن . || دندان افکندن شتر بهشت سالگی . (منتهی الارب ). || شش شدن . (تاج المصادر بیهقی ). شش تن شدن قوم . (منتهی الارب ).
اسداسفرهنگ فارسی معین(اَ) [ ع . ] جِ سَدَس . ؛~ در اخماس زدن الف - شش در پنج زدن . ب - قمار کردن . ج - حیله کردن .