اشتباه

'eštebāh

معنی

۱. مانند شدن چیزی به چیز دیگر در نظر انسان.
۲. یکی را به‌جای دیگری گرفتن.
۳. کاری به‌غلط انجام دادن.
۴. (اسم) سهو؛ خطا.

مترادف

خبط، خطا، خطیئه، ریب، سهو، غلط، لغزش، مغلوط، نادرست، ناصواب ≠ صواب

برابر پارسی

کژی، لغزش، نادرست، نرسپان، نادرستی، کوتاه

جست‌وجوی دقیق

اشتباه

لغت‌نامه دهخدا

اشتباه . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) مانند شدن . یقال : اشتبها؛ اذا اشبه کل واحد منهما الآخر حتی التبسا. (منتهی الارب ). مانند چیزی شدن . (زوزنی ). مانند شدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 13). چیزی را بغلط عوض چیزی گرفتن . (فرهنگ نظام ). چیزی یا کسی را ب

اشتباه

فرهنگ فارسی عمید

۱. مانند شدن چیزی به چیز دیگر در نظر انسان.۲. یکی را به‌جای دیگری گرفتن.۳. کاری به‌غلط انجام دادن.۴. (اسم) سهو؛ خطا.

اشتباه

blunder

واژه‌های مصوب فرهنگستان

خطایی که از بی‏توجهی افراد یا معیوب بودن دستگاه ناشی شود

اشتباه

دیکشنری فارسی به عربی

تحسس , خاطي , خطا , زلة , سمک مفلطح , لائمة

اشتباه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bad, erratum, error, fallacious, fallacy, false, faux pas, glitch, improper, inadvertence, incorrect, inexactitude, lapse, mis-, mistake, wrong, off, out, oversight, slip

جست‌وجوی هم‌آوا

اشتباهی

لغت‌نامه دهخدا

اشتباهی . [ اِ ت ِ ] (ص نسبی ) وهمی . مبهم .

اصطباح

لغت‌نامه دهخدا

اصطباح . [ اِطِ ] (ع مص ) صبوحی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). صبوح آشامیدن . (از قطر المحیط). صبوح نوشیدن . حریری گوید: و هل یجوز اصطباحی من معتقة. (ازاقرب الموارد). شراب بامداد خوردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). صبوحی برگرفتن . بامداد شراب خوردن . صبوح

استباءة

لغت‌نامه دهخدا

استباءة. [ اِ ت ِ ءَ ] (ع مص ) مأوی گرفتن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ): استبأه ؛ جای باش ساخت آنرا. (منتهی الارب ). || کشتن کسی راعوض کسی . کشتن قاتل را بعوض مقتول : استباء القاتل بالقتیل ؛ کشنده را بجای کشته کشت . (از منتهی الارب ).