لغتنامه دهخدا
اسپریس . [ اَ ] (اِ مرکب ) میدان اسب دوانی و میدان جنگ . اسپرس . اسپریز. اسپرز. اسپرسپ . اسفرسف . سپریس . (جهانگیری ). اَسبریس . (اوبهی ). در اوستا بجای اسپریس ، چَرِتا آمده و کلمه ٔ مرکب چَرِتُو دراجَو (درازای چرتا) که در بند 25 از فرگرد دوم