اشغاللغتنامه دهخدااشغال . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ شُغْل و شُغُل و شَغَل . (منتهی الارب )(مؤید الفضلاء). شغلها. (غیاث ). کارها : ای خواجه ٔ بزرگ گر اشغال نی ترا برگیر جاخشوک و برو می درو حشیش . دقیقی . مردم ... بامداد نخست برای او [ خ
اشغاللغتنامه دهخدااشغال . [ اِ ] (ع مص ) در کار داشتن کسی را. لغت ردی است یا کم یا جید و فصیح . (منتهی الارب ). و آن لغتی جَیّد و بقولی ردی است . در ردی بودن این لغت گویند صاحب بن عباد بعامل خویش که در نامه ای نوشته بود: ان رأی مولانا ان یأمر باشغالی ببعض اشغاله فعل . پاسخ داد: من کتب لاشغال
اشغالفرهنگ فارسی عمید۱. مشغول ساختن وسیلهای یا چیزی.۲. به کار گرفتن.۳. کسی را به کار واداشتن.۴. جایی را تصرف کردن؛ پیاده کردن نیروی نظامی در شهر یا اراضی کشور دیگر به قصد تصرف دائم یا موقت.۵. (صفت) مشغول: خط اشغال است، دوباره تماس میگیرم.
آشغاللغتنامه دهخداآشغال . (اِ) فضول چیزی :آشغال سبزی . آشغال کلّه . || سقط. نابکار. افکندنی . آخال . آشخال . خاش و خش . خش و خاش . خاشک . خاشاک . خاش و خماش . خماشه . خماش . آقال . داس و دلوس . حثاله . خس . || دَم ِ جارو. خاکروبه . قمامه .
اشغالگرلغتنامه دهخدااشغالگر. [ اِ گ َ ] (ص مرکب ) آنکه شهر یا محلی را تصرف کند و غالباً بر کسانی اطلاق میشود که برخلاف حق و بزور جائی را میگیرند.
اشغالگرفرهنگ فارسی عمید۱. آنکه بهزور و برخلاف حق جایی را تصرف میکند.۲. سپاهیانی که به زور به کشور دیگر داخل شده و تمام یا قسمتی از آن را تصرف کنند.
اشغال 1busyواژههای مصوب فرهنگستانحالتی که در حین آن وسیلۀ ارتباطی نمیتواند در اختیار کاربر یا برخوان دیگری قرار گیرد متـ . مشغول
اشغال کردنلغتنامه دهخدااشغال کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) متصرف شدن . شهر یا خانه ای را تصرف کردن .
اشغالگرلغتنامه دهخدااشغالگر. [ اِ گ َ ] (ص مرکب ) آنکه شهر یا محلی را تصرف کند و غالباً بر کسانی اطلاق میشود که برخلاف حق و بزور جائی را میگیرند.
اشغالگرفرهنگ فارسی عمید۱. آنکه بهزور و برخلاف حق جایی را تصرف میکند.۲. سپاهیانی که به زور به کشور دیگر داخل شده و تمام یا قسمتی از آن را تصرف کنند.
اشغال 1busyواژههای مصوب فرهنگستانحالتی که در حین آن وسیلۀ ارتباطی نمیتواند در اختیار کاربر یا برخوان دیگری قرار گیرد متـ . مشغول
زمان اشغالoccupancy timeواژههای مصوب فرهنگستانزمانی که از ورود جلوی وسیلۀ نقلیه به محدودۀ شناسایی (detection zone) چراغ هوشمند آغاز میشود و تا خروج انتهای وسیلۀ نقلیه از این محدوده ادامه مییابد
احتمال اشغالoccupation probabilityواژههای مصوب فرهنگستاناحتمال قرار گرفتن مجموعهای از ذرات کوانتومی در ترازی با انرژی معین