ترجمه مقاله

اشمام

'ešmām

۱. بوییدن؛ بوییدن چیزی؛ بو کردن.
۲. بو بردن.
۳. بویانیدن.
۴. (ادبی) با لب اشاره کردن به حرکت حرفی بدون آنکه صوت شنیده شود.

ترجمه مقاله