اغتیاللغتنامه دهخدااغتیال . [ اِ ] (ع مص ) هلاک کردن . بناگاه کشتن (بدین معنی واوی است ). (منتهی الارب ). (چون واوی بود) هلاک کردن . بناگاه کشتن . (ناظم الاطباء). بناگاه کشتن و هلاک کردن . (آنندراج ). هلاک کردن . و بخدعه کشتن و یا فریب دادن و آنگاه بجای خلوت بردن سپس کشتن یادر پنهانی کشتن : اغت
اغتیالفرهنگ فارسی معین( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص م .) به ناگاه کسی را کشتن . 2 - فریب دادن . 3 - فربه شدن .
اغطاللغتنامه دهخدااغطال . [ اِ ] (ع مص ) توبرتو گردیدن تاریکی ابر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). غَطل . (از اقرب الموارد). رجوع به این کلمه شود.
إحباطُ مُحاوَلَة اغْتيالِدیکشنری عربی به فارسیخنثي سازي طرح ترور , نا فرجام ماندن ترور , کشف سوء قصد به جان