لغتنامه دهخدا
غر. [ غ ِررا ] (ع ص ) آنکه فریب خورد چون او را فریب دهند. ج ، اغرار. || جوان ناآزموده کار.(منتهی الارب ). جوان بی تجربه . مذکر و مؤنث آن یکسان است ، یقال : شاب غر و شابة غر و غرة. (از اقرب الموارد). مرد غافل و ناآزموده کار. (غیاث اللغات ). مردم صاحب غفلت و ناآزموده کار. (مقد