پافشاریلغتنامه دهخداپافشاری . [ ف ِ ] (حامص مرکب ) پایداری . ایستادگی . مقاومت . ثبات .استقامت . استواری . پابرجائی . پای برجائی . ثبات قدم . اصرار. ابرام . و با مصدر کردن صرف شود.
پافشاریدیکشنری فارسی به انگلیسیemphasis, importunity, insistence, perseverance, persistence, pertinacity, urgency
افشاریهلغتنامه دهخداافشاریه . [ اَ ری ی َ ] (اِخ ) نام سلسله ای از پاشاهان ایران که پس از صفویه از 1148 تا 1210 هَ . ق . سلطنت کرده اند. رجوع به نادرشاه افشار شود.
همایونک افشاریلغتنامه دهخداهمایونک افشاری . [ هَُ ن َ ک ِ اَ ] (اِخ ) از توابع قزوین و دارای معدن زغال سنگ و مس است . (یادداشت مؤلف ).
پای افشاری کردنلغتنامه دهخداپای افشاری کردن . [ اَ ک َ دَ ](مص مرکب ) پافشردن . پای افشردن . استقامت . پایداری .
صدریفرهنگ فارسی عمید۱. مربوط به سینه.۲. (صفت نسبی، اسم) (زیستشناسی) نوعی برنج مرغوب ایرانی.۳. (اسم) (موسیقی) گوشهای در آواز افشاری.
مسیحیفرهنگ فارسی عمید۱. معتقد به دین مسیح.۲. (صفت نسبی) مربوط به مسیحیت: کشورهای مسیحی.۳. (اسم) (موسیقی) گوشهای در آواز افشاری.
افشارفرهنگ نامها(تلفظ: afšār) (ترکی) معاون و شریک؛ نام ایل نادرقلی که به همین مناسبت نادر شاه افشار خوانده شد؛ (در موسیقی ایرانی) گوشهای در دستگاه شور (آوازِ افشاری).
جامه درانفرهنگ فارسی معین( ~. دَ) 1 - (ص فا.) در حال جامه دریدن از روی بی قراری و غم و یا وجد. 2 - (اِ.) گوشه ای در دستگاه شور و همایون و افشاری . 3 - از الحان قدیم ایرانی .
افشاریهلغتنامه دهخداافشاریه . [ اَ ری ی َ ] (اِخ ) نام سلسله ای از پاشاهان ایران که پس از صفویه از 1148 تا 1210 هَ . ق . سلطنت کرده اند. رجوع به نادرشاه افشار شود.
دزدافشاریلغتنامه دهخدادزدافشاری . [ دُ اَ ](حامص مرکب ) عمل دزدافشار. معاونت دزد : او دزدد و من گدازم از شرم دزدافشاریست این نه آزرم .نظامی .
همایونک افشاریلغتنامه دهخداهمایونک افشاری . [ هَُ ن َ ک ِ اَ ] (اِخ ) از توابع قزوین و دارای معدن زغال سنگ و مس است . (یادداشت مؤلف ).
پافشاریلغتنامه دهخداپافشاری . [ ف ِ ] (حامص مرکب ) پایداری . ایستادگی . مقاومت . ثبات .استقامت . استواری . پابرجائی . پای برجائی . ثبات قدم . اصرار. ابرام . و با مصدر کردن صرف شود.
دنداندرد وافشاریaerodontalgia/ aero-odontalgia, barodontalgia, areo-odontodyniaواژههای مصوب فرهنگستاندنداندردی که عامل آن کاهش فشار هوا در ارتفاعات بالاست