اقواللغتنامه دهخدااقوال . [ اَق ْ ] (ع اِ) ج ِ قَوْل . (آنندراج ) (اقرب الموارد). قولها و گفتارها و سخنها. (ناظم الاطباء) : اقوال مرا گر نبود باورت این قول اندر کتب من یک یک بشمر و بنگر. ناصرخسرو.او بیان میکرد با ایشان فصیح دائم
اقواللغتنامه دهخدااقوال . [ اِق ْ ](ع مص ) بربستن بر کسی سخن را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). قولی بکسی منسوب کردن . (تاج المصادر بیهقی ). بربستن گفتاری ناگفته بر کسی . بربستن بر کسی سخنی را که نگفته است . (ناظم الاطباء).
حقوللغتنامه دهخداحقول . [ ح ُ ] (ع اِ) ج ِ حقلة. || ج ِ حقل . بُزَه ها و زمینهای ساده ٔ صالح زراعت . (از اقرب الموارد).
حقوللغتنامه دهخداحقول . [ ح ُ ] (ع مص ) حقلة. مبتلی شدن اسپ و اشتربه بیماری حقلة. (منتهی الارب ). رجوع به حقلة شود.
یاقوللغتنامه دهخدایاقول . (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان دره گز با 168 تن سکنه . آب آن از قنات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
علی اختلاف الاقواللغتنامه دهخداعلی اختلاف الاقوال . [ ع َ لا اِت ِ فِل ْ اَق ْ ] (ع ق مرکب ) بنابر گفته های مختلف . برحسب گفتارهای گوناگون . بر معنای گفته های گوناگون .