لغتنامه دهخدا
پوست باز کردن . [ ک َدَ ] (مص مرکب ) کندن پوست حیوان یا میوه و درخت و دانه و جز آن . پوست کندن . پوست کردن . سلخ (در حیوان ). (دهار). تقشیر . ادم . جزر. (دهار). سلوخ . قشر. لحی .تلاحی . لحو. (منتهی الارب ). التحاء. (تاج المصادر). سحج . قرم . شصب . سب ء. تبصّل . تبصیل . نبق .