التیاحلغتنامه دهخداالتیاح . [ اِ ] (ع مص ) تشنه شدن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). || درخشیدن برق . پیدا شدن ستاره . (منتهی الارب ).
التایةلغتنامه دهخداالتایة. [ اَی َ ] (اِخ ) قریه ای است از بطن دانیه از اقلیم جبل به اندلس . (مراصدالاطلاع ).
التیاعلغتنامه دهخداالتیاع . [اِ ] (ع مص ) سوختن دل از عشق و اندوه . (منتهی الارب )(تاج المصادر بیهقی ). سوزش دل از عشق . (غیاث اللغات ). اندوه : و امداد التیاع و ارتیاع در ضمایر متمکن گشت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ تهران ص 393).
الطائعلغتنامه دهخداالطائع. [ اَطْ طا ءِ ع ُ لِل ْ لاه ] (اِخ )لقب بیست و چهارمین خلیفه ٔ عباسی . رجوع به طائعﷲ و ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1272 ص 285 و 286 و 279 ش
درخشیدنلغتنامه دهخدادرخشیدن . [ دُ / دَ / دِ رَ دَ ] (مص ) تابیدن . پرتو افکندن . (برهان ) (غیاث ) (آنندراج ). تابان و روشن شدن . (شرفنامه ٔ منیری ). پرتو انداختن . تافتن . روشن شدن . برق زدن . (ناظم الاطباء). درفشیدن . رخشیدن .