عملیات چندملیتیmultinational operation, allied countries operation, allied forces operationواژههای مصوب فرهنگستانعملیاتی که نیروهای نظامی دو یا چند کشور برای اجرای مأموریتی مشترک در یک منطقه انجام میدهند
الحدلغتنامه دهخداالحد. [ اَ ح َ ] (اِخ ) واقع در خرمشهر. رجوع به سید غالب و جغرافی غرب ایران ص 133 شود.
العثلغتنامه دهخداالعث . [ اَ ع َ ] (ع ص ) آهسته رو گران سنگ . (منتهی الارب ). آنکه سنگین باشد و به کندی راه رود. مؤنث : لَعْثاء. (از اقرب الموارد).
الهیتلغتنامه دهخداالهیت . [ اِ لا هی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) معبودیت . (ناظم الاطباء). الهیة. الوهیة. خدایی . خدا بودن : جهان متفق بر الهیتش . (بوستان ).رجوع به الهیة و الوهیة شود.
الحدلغتنامه دهخداالحد. [ اَ ح َ ] (اِخ ) واقع در خرمشهر. رجوع به سید غالب و جغرافی غرب ایران ص 133 شود.
الحدلغتنامه دهخداالحد. [ اَ ح َ ] (اِخ ) واقع در خرمشهر. رجوع به سید غالب و جغرافی غرب ایران ص 133 شود.