الرک غوزالغتنامه دهخداالرک غوزا. [ اِ ل َ ] (اِ مرکب ) الرک گوزا. شاید ریشه ٔ کلمه ٔ انقوزه باشد، در سَرَک شهرستانک (شمال تهران ) گلپر را به همین نام خوانند، و ظاهراً بسبب شباهت صوری گیاه مزبور با گلپر در سرک ، این نام به گلپر میدهند، یعنی الرک غوزا نام گیاه انقوزه است در اصل . چه گلپر و تخم آن هر
ربیعة الرقیلغتنامه دهخداربیعة الرقی . [ رَ ع َ تُرْ رَق ْ قی ی ] (اِخ ) ربیعةبن ثابت بن لجأبن العیذار اسدی ، مکنی به ابوثابت یا ابوشبانة رقی و ملقب به غاوی . شاعر غزلسرای کور، معاصر مهدی عباسی وستایشگر وی بود. او در رَقّة (در فرات از شهرهای جزیره ) بدنیا آمد و بسال 198</s
سام الرکازلغتنامه دهخداسام الرکاز. [ ] (ع اِ مرکب ) رگی است از طلا در معدن و در معدن در نظام با فاصله های کم : و کان الفرید و الدر و الیاقوت من لفظه و سام الرکاز. (الجماهر بیرونی ص 151).
الرک غوزالغتنامه دهخداالرک غوزا. [ اِ ل َ ] (اِ مرکب ) الرک گوزا. شاید ریشه ٔ کلمه ٔ انقوزه باشد، در سَرَک شهرستانک (شمال تهران ) گلپر را به همین نام خوانند، و ظاهراً بسبب شباهت صوری گیاه مزبور با گلپر در سرک ، این نام به گلپر میدهند، یعنی الرک غوزا نام گیاه انقوزه است در اصل . چه گلپر و تخم آن هر
محروتلغتنامه دهخدامحروت . [ م َ ] (ع اِ) بیخ انجدان که درخت انگوزه باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ریشه ٔ انقوزه . بیخ الرک قوزا.
الرک غوزالغتنامه دهخداالرک غوزا. [ اِ ل َ ] (اِ مرکب ) الرک گوزا. شاید ریشه ٔ کلمه ٔ انقوزه باشد، در سَرَک شهرستانک (شمال تهران ) گلپر را به همین نام خوانند، و ظاهراً بسبب شباهت صوری گیاه مزبور با گلپر در سرک ، این نام به گلپر میدهند، یعنی الرک غوزا نام گیاه انقوزه است در اصل . چه گلپر و تخم آن هر