الصاقلغتنامه دهخداالصاق . [ اِ ] (ع مص ) به چیزی چسبیدن و چسبانیدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). چسبانیدن . (منتهی الارب ). بچیزی وادوسانیدن . (مصادر زوزنی ). بچیزی بادسانیدن . (تاج المصادر بیهقی ).دوسانیدن . چفسانیدن . اِلزاق . اِلساق : الصاق تمبر. || پی کردن شتر. عقر. (از اقرب الموارد).
الساقلغتنامه دهخداالساق . [ اِ ] (ع مص ) برچسبانیدن . (منتهی الارب ). بچیزی وادوسانیدن . (مصادر زوزنی ). بچیزی بادسانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). چسبانیدن . (از اقرب الموارد). الزاق . الصاق . (اقرب الموارد).
ذات الساقلغتنامه دهخداذات الساق . [ تُس ْ سا ] (اِخ ) نام موضعی و نام درختی که رسول اکرم صلوات اﷲ علیه در یکی از غزوات در زیر آن نزول کرده و نماز گزارده است . (المرصّع).
جاپیامیmessage rackواژههای مصوب فرهنگستانتخته یا قفسة مخصوصی که پیامها را در داخل خانههای آن یا بر روی آن قرار میدهند یا به آن الصاق میکنند