الکترولیتفرهنگ فارسی عمید۱. (شیمی) محلولی که جریان برق را رد کند و خود تجزیه شود.۲. (پزشکی) املاح محلولی که بهمنظور تامین املاح بدن بیمار استفاده میشود.
الکترولیتفرهنگ فارسی معین(اِ لِ تِ رُ) [ فر. ] (اِ.) جسمی که به وسیلة جریان برق تجزیه شود، مانند محلول نمک طعام که در اثر جریان الکتریسته به کلرو سدیم تجزیه می گردد، برق کاف (فره ).
الکترلیتلغتنامه دهخداالکترلیت . [ اِ ل ِ رُ ] (فرانسوی ، اِ) جسمی که میتواند با عمل الکترلیز تجزیه شود. رجوع به الکترلیز شود.