الکتریکیلغتنامه دهخداالکتریکی . [ اِ ل ِ ] (ص نسبی ) برقی . الکتریسیته ای . منسوب به الکتریک که در تداول فارسی زبانان بمعنی برق و الکتریسیته استعمال میشود. رجوع به الکتریک و الکتریسیته شود : ماشینهای کوچک الکتریکی درهم و برهم ریخته بود. (سایه روشن صادق هدایت ص <span class=
الکتریکیفرهنگ فارسی معین(اِ لِ) [ فر - فا. ] (ص نسب .) منسوب به الکتریک ، مربوط به الکتریسته . 1 - برقی . 2 - مغازه و دکان فروش و تعمیر لوازم برقی .
ساعت الکتریکیلغتنامه دهخداساعت الکتریکی . [ ع َ ت ِ اِ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، ِا مرکب ) ساعتی که به نیروی برق کار می کند یا تنظیم می شود. ساعت برقی .
واحد الکتریکیلغتنامه دهخداواحد الکتریکی . [ ح ِ دِ اِ ل ِ ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) واحدی که در الکتریسیته به کار میرود. واحدهای الکتریکی عبارتند از: واحد مقاومت ، واحد شدت جریان ، واحد اختلاف پتانسیل الکتریکی یا واحد نیروی محرکه الکتریکی ،واحد مقدار الکتریسته . رجوع به واحد مقاومت ، واحد شدت جریا
توپ الکتریکیلغتنامه دهخداتوپ الکتریکی . [ پ ِ اِ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) رجوع به تله ویزیون و علم و زندگی ص 295 شود.
دماسنج الکتریکیelectrical thermometerواژههای مصوب فرهنگستاندماسنجی که در آن از عنصر مبدل دارای خواص الکتریکی وابسته به حالت گرمایی آن عنصر برای سنجش دما استفاده میشود
ساعت الکتریکیلغتنامه دهخداساعت الکتریکی . [ ع َ ت ِ اِ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، ِا مرکب ) ساعتی که به نیروی برق کار می کند یا تنظیم می شود. ساعت برقی .
واحد الکتریکیلغتنامه دهخداواحد الکتریکی . [ ح ِ دِ اِ ل ِ ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) واحدی که در الکتریسیته به کار میرود. واحدهای الکتریکی عبارتند از: واحد مقاومت ، واحد شدت جریان ، واحد اختلاف پتانسیل الکتریکی یا واحد نیروی محرکه الکتریکی ،واحد مقدار الکتریسته . رجوع به واحد مقاومت ، واحد شدت جریا
توپ الکتریکیلغتنامه دهخداتوپ الکتریکی . [ پ ِ اِ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) رجوع به تله ویزیون و علم و زندگی ص 295 شود.
دماسنج الکتریکیelectrical thermometerواژههای مصوب فرهنگستاندماسنجی که در آن از عنصر مبدل دارای خواص الکتریکی وابسته به حالت گرمایی آن عنصر برای سنجش دما استفاده میشود
پتانسیل برانگیختهevoked potential, EP 1واژههای مصوب فرهنگستاننشانک الکتریکی ثبتشده پس از تحریک الکتریکی
مقاومت تماسcontact resistanceواژههای مصوب فرهنگستانمقاومت الکتریکی بین دو قطعة در تماس با یکدیگر در یک مدار الکتریکی
میدان چندقطبیmultipole fieldواژههای مصوب فرهنگستانمیدان الکتریکی یا مغناطیسی که ناشی از چندقطبی الکتریکی یا مغناطیسی است
ساعت الکتریکیلغتنامه دهخداساعت الکتریکی . [ ع َ ت ِ اِ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، ِا مرکب ) ساعتی که به نیروی برق کار می کند یا تنظیم می شود. ساعت برقی .
واحد الکتریکیلغتنامه دهخداواحد الکتریکی . [ ح ِ دِ اِ ل ِ ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) واحدی که در الکتریسیته به کار میرود. واحدهای الکتریکی عبارتند از: واحد مقاومت ، واحد شدت جریان ، واحد اختلاف پتانسیل الکتریکی یا واحد نیروی محرکه الکتریکی ،واحد مقدار الکتریسته . رجوع به واحد مقاومت ، واحد شدت جریا
واحد مقاومت الکتریکیلغتنامه دهخداواحد مقاومت الکتریکی . [ ح ِ دِ م ُ وَ / وِ م َ ت ِ اِ ل ِ ت ِ ](ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) واحدی است که برای سنجش مقاومت الکتریکی به کار میرود. رجوع به مقاومت الکتریکی شود. واحد مقاومت الکتریکی در دستگاه .S.<sp
توپ الکتریکیلغتنامه دهخداتوپ الکتریکی . [ پ ِ اِ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) رجوع به تله ویزیون و علم و زندگی ص 295 شود.
حوزۀ فِرّوالکتریکیferroelectric domainواژههای مصوب فرهنگستانناحیهای در داخل مادۀ فرّوالکتریک که در آن قطبشهای خودبهخودی یکسان هستند