لغتنامه دهخدا
حب القلت . [ ح َب ْ بُل ْ ق ُ ] (ع اِ مرکب ) ماش هندی . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). صاحب مخزن الادویه گوید: حب القلت بضم قاف و سکون لام و تای مثناة فوقانیة معرب کلب (؟) هند است . حکیم علی در شرح قانون [ ابوعلی سینا ] (گوید) بهندی کلهنی نامند به ضم کاف فوقانیة (؟)و خفای ها و سکون ی