سامانۀ ایمنی منطقۀ حرکت فرودگاهairport movement-area safety system, Amassواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای که به کمک نرمافزار پیشبینیکننده با ایجاد ارتباط بین رادارهای آسماننگر و سطحنگر خطر برخوردهای احتمالی را بر سطح باند و خزشراه و پیشگاه هشدار میدهد
حماسلغتنامه دهخداحماس . [ ] (اِخ ) ابن القبیت . پنجمین از بنی حمدان و در صنعاپس از 510 هَ . ق . رجوع به تاریخ سلاطین اسلام شود.
حماشلغتنامه دهخداحماش . [ ح ِ ] (ع ص ) به معنی مرد باریک ساق و ساق باریک . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به حمش شود.
اماسیهلغتنامه دهخدااماسیه . [ اَ ی َ ] (اِخ ) آمازی . اماصیه . شهر کوچکی است در آسیای صغیر در ولایت سیواس در دره ٔ رود یشیل ایرماق ، واقع در 40 درجه و 50 دقیقه ٔ عرض و 33 درجه و <span class="hl
اماسن اغریالغتنامه دهخدااماسن اغریا. [ اَ س ِ اَ ] (معرب ، اِمرکب ) گیاهی از نوع افیوس . (ترجمه ٔ فرانسوی مفردات ابن البیطار) . رجوع به افیوس شود.
اماسیهلغتنامه دهخدااماسیه . [ اَ ی َ ] (اِخ ) آمازی . اماصیه . شهر کوچکی است در آسیای صغیر در ولایت سیواس در دره ٔ رود یشیل ایرماق ، واقع در 40 درجه و 50 دقیقه ٔ عرض و 33 درجه و <span class="hl
شاماسلغتنامه دهخداشاماس . (اِخ ) نام یکی از جزایر یونان است و با شین نقطه دار هم آمده است . (برهان قاطع). رجوع به شامس و شاماش شود.
فاماسلغتنامه دهخدافاماس . (اِخ ) نام رودی به دهستان علیای نهاوند. (یادداشت بخط مؤلف ). فاماست . رجوع به فاماست شود.
پلی داماسلغتنامه دهخداپلی داماس . [ پ ُ ] (اِخ ) پهلوانی در اساطیر یونانی از اهالی تسالی . وی زور و نیروئی شگرف و عظیم داشت و هنگامی که قصد کرد صخره ٔ عظیمی را که افتادن میخواست از سقوط بازدارد در زیر صخره بماند و بمرد.