مرد.[ م ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَمْرَد. رجوع به أمرد شود.
بی سو، امرد
(ص مر.) مخنُث ، اَمْرَد.
( ~ .) (ص مر.) بی ریش ، امرد.
( ~ .) (ص مر.) بی ریش و امرد.