دوبرجیلغتنامه دهخدادوبرجی . [ دُ ب ُ ] (ص نسبی ) دوبامه . کبوتری که در یک برج قرار نگیرد. (از آنندراج ). کبوتری که در کبوترخان مقیم نمی ماند. (ناظم الاطباء). دوبرجه : کشد سوی خود برج از این منزلم دوبرجی شده چون کبوتر دلم . یحیی کاشانی (از آن