انبارهلغتنامه دهخداانباره . [ اَم ْ رَ / رِ ] (اِ) پر کردن و انباشتن . (از انجمن آرا، ذیل انبار) (آنندراج ، ذیل انبار). || دستگاه الکتریکی که می توان مقداری برق در آن ذخیره کرد و بهنگام لزوم از آن پس گرفت و آن انواع بسیار دارد مانند انباره ٔ سربی و غیره . آکومو
انبارۀ فاضلابcesspoolواژههای مصوب فرهنگستانمخزنی سرپوشیده که با اتصالاتِ باز ساخته میشود تا فاضلاب خانگی پس از ورود به آن و هضم شدن و تهنشینی مواد جامد، بهصورت نیمهتصفیهشده وارد خاک اطراف شود
انبارۀ فاضلابcesspoolواژههای مصوب فرهنگستانمخزنی سرپوشیده که با اتصالاتِ باز ساخته میشود تا فاضلاب خانگی پس از ورود به آن و هضم شدن و تهنشینی مواد جامد، بهصورت نیمهتصفیهشده وارد خاک اطراف شود
خازن متغیرواژهنامه آزادوَرداَنبارِه، اَنبارِۀ وَردَندِه. به چَمِ (معنیِ) انباره ای (خازنی) که می وَردَد (تغییر می کند).
منبع اگزوزmuffler 2, silencer, exhaust muffler, exhaust silencer, boxواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از اگزوز که بهصورت انبارهای با صفحات مشبک ساخته میشود و صدای ناشی از احتراق را کاهش میدهد متـ . انبارۀ اگزوز