انتباقلغتنامه دهخداانتباق . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بیرون آوردن سخن را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). استخراج کلام . (از اقرب الموارد).
انتباکلغتنامه دهخداانتباک . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بلند گردیدن . || بر پشته برآمدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || بازداشته شدن قوم در بدی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
انطباقلغتنامه دهخداانطباق . [ اِ طِ ] (ع مص ) موافق و برابر شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). بهم پیوستن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || (اِمص ) بهم پیوستگی . (ناظم الاطباء). || برابری . یکسانی .
انطباقفرهنگ فارسی عمیدموافق شدن؛ برابر شدن؛ یکسان گشتن؛ برابر شدن چیزی با چیز دیگر؛ با شرایط خود را وفق دادن.