لغتنامه دهخدا
انتصاح . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) نصیحت پذیرفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (غیاث اللغات ) (فرهنگ فارسی معین ). نصیحت کسی را پذیرفتن . (مصادر زوزنی ). نصیحت کسی فاپذیرفتن . (تاج المصادر بیهقی ). قبول نصیحت کردن . اندرز گرفتن . (فرهنگ فارسی معین ). |