انتطاللغتنامه دهخداانتطال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) اندکی ریختن . (ناظم الاطباء): انتطل من الزق ؛ اندکی ریخت از آن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). اندک اندک چکانیدن یا ریختن آب از مشک و کوزه . (آنندراج ).
انتثاللغتنامه دهخداانتثال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) خاک از چاه بیرون آوردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). خاک از چاه بیرون کردن . (تاج المصادر بیهقی ).