انجمن آرافرهنگ فارسی عمیدآرایندۀ انجمن؛ کسی که مایۀ زینت انجمن است؛ کسی که میان انجمن هوش و حواس همه متوجه او باشد.
انجمن بلدیلغتنامه دهخداانجمن بلدی . [ اَ ج ُ م َ ن ِ ب َ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) انجمن شهر. انجمن شهرداری . رجوع به انجمن شهر شود.