انجینلغتنامه دهخداانجین . [ اَ ] (اِ) ریزه ریزه . (برهان قاطع) (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). || (نف )ریزه ریزه کننده . (برهان قاطع) (هفت قلزم ) (فرهنگ سروری ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ) : دایم آتش بود تنور آشوب اگر انجینش این
هنجنلغتنامه دهخداهنجن . [ هََ ج َ ] (اِخ ) دهی است از بخش نطنز شهرستان کاشان . دارای 940 تن سکنه ، آب آن از رودخانه ٔ ابیانه و9 رشته قنات ، محصول عمده اش غله ، حبوب ، انار، انجیر،سیب و کار دستی زنان گیوه بافی است . قلعه ٔ خرا
انجنلغتنامه دهخداانجن . [اَ ج َ ] (نف ) کوبنده و نرم کننده . || برنده . || (اِ) آزار و اندوه . || سرمه . (ناظم الاطباء). بهندی سرمه و دوای چشم را گویند. (فهرست مخزن الادویه ).
انجینهلغتنامه دهخداانجینه . [ اَ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش بانه ٔ شهرستان سقز با 230 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، توتون ، انگور، و محصولات جنگلی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج
انجینهلغتنامه دهخداانجینه . [ اَ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش بانه ٔ شهرستان سقز با 230 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، توتون ، انگور، و محصولات جنگلی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج
خانجینلغتنامه دهخداخانجین . [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است جزو دهستان ابجیرودبخش حومه ٔ شهرستان زنجان و در 24 هزارگزی جنوب باختری زنجان سر راه عمومی بیجار به زنجان واقع است . ناحیه ای است کوهستانی با آب و هوای مناطق سردسیری و دارای 537
لانجینلغتنامه دهخدالانجین . (اِ) تغاری با لبه ٔ کوتاه برای خمیر کردن یا جامه شستن . تغار بزرگ آب . تغار سفالین بزرگ . کاسه ٔ بزرگ سفالین یا مسین .- امثال :لانجین پیاله کن که لب یار نازک است .