ترجمه مقاله

انداز

'andāz

۱. = انداختن
۲. اندازنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): آتش‌انداز، تیرانداز، سنگ‌انداز، کلوخ‌انداز.
۳. انداخته‌شده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): پس‌انداز.
۴. مناسب برای انداختن (در ترکیب با کلمۀ دیگر): زیرانداز، روانداز.
۵. (اسم) [قدیمی] اندازه؛ مقیاس.
۶. (اسم مصدر) [قدیمی] قصد؛ میل؛ آهنگ.
۷. (اسم) [قدیمی] مرتبه؛ لیاقت؛ مقام.

ترجمه مقاله