لغتنامه دهخدا
اندخسیدن . [ اَ دَ دَ ] (مص ) حمایت نمودن و پشتی کردن و پناه دادن . (برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) (از مؤید الفضلاء). || (مص ) پناه گرفتن . (برهان قاطع) (فرهنگ میرزا ابراهیم ) (فرهنگ سروری ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). عوذ. عیاذ. تعوذ. (منتهی الارب ). پناه