انعطافلغتنامه دهخداانعطاف . [ اِ ع ِ ] (ع مص ) دوتا شدن و بازگردیدن و خم شدن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). انثناء. (از اقرب الموارد). خم گرفتن و برگردیدن . (غیاث اللغات ). بدو درآمدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). تاه شدن . برتافتن . میل کردن . (یادداشت مؤلف ). || (
انعطاففرهنگ فارسی عمید۱. قابلیت خم و راست شدن به هر سو.۲. برگشتن؛ بازگردیدن.۳. آمادگی برای سازگاری با محیط، دیگران، یا دشواریها.
انعطاففرهنگ فارسی معین(اِ عِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) خم شدن ، کج شدن . 2 - (اِمص .) خمیدگی . 3 - (اِ.) خم .
قابلیت انعطافلغتنامه دهخداقابلیت انعطاف . [ ب ِ لی ی َ ت ِ اِ ع ِ ] (ترکیب اضافی ، اِمص مرکب ) انعطاف پذیری . قابلیت انحناء. قابلیت خمیدگی پذیرفتن (اصطلاح فیزیک ).
زاویه ٔ انعطافلغتنامه دهخدازاویه ٔ انعطاف . [ ی َ / ی ِ ی ِ اِ ع ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )زاویه ای را که از (تقاطع) خط منعطف و خطی که موازی خط شعاعی است و به مضی ٔ (چشم بیننده ) متصل است پدید آید، زاویه ٔ انعطاف نامند. و زاویه ٔ انعطاف گاه بزرگ است و آن در صورتی است
انعطافِ شناختیcognitive flexibilityواژههای مصوب فرهنگستانتوانایی ارزیابی عینی و رفتار منعطف که بر سازگاری و عینیت و بیتعصبی دلالت دارد
انعطافناپذیریrigidityواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ویژگی شخصیتی که برحسب آن فرد در مقابل هرنوع تغییر بهشدت مقاومت میکند
انعطافناپذیریrigidityواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ویژگی شخصیتی که برحسب آن فرد در مقابل هرنوع تغییر بهشدت مقاومت میکند
قابلیت انعطافلغتنامه دهخداقابلیت انعطاف . [ ب ِ لی ی َ ت ِ اِ ع ِ ] (ترکیب اضافی ، اِمص مرکب ) انعطاف پذیری . قابلیت انحناء. قابلیت خمیدگی پذیرفتن (اصطلاح فیزیک ).
زاویه ٔ انعطافلغتنامه دهخدازاویه ٔ انعطاف . [ ی َ / ی ِ ی ِ اِ ع ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )زاویه ای را که از (تقاطع) خط منعطف و خطی که موازی خط شعاعی است و به مضی ٔ (چشم بیننده ) متصل است پدید آید، زاویه ٔ انعطاف نامند. و زاویه ٔ انعطاف گاه بزرگ است و آن در صورتی است
انعطافِ شناختیcognitive flexibilityواژههای مصوب فرهنگستانتوانایی ارزیابی عینی و رفتار منعطف که بر سازگاری و عینیت و بیتعصبی دلالت دارد
انعطاف در برابر فشارleaning against the wind, leaning into the windواژههای مصوب فرهنگستانسیاست پولی پادچرخهای که براساس آن بانک مرکزی برای کاهش تورم، سیاستهای انقباضی و برای رشد اقتصاد و برونرفت از رکود، سیاستهای انبساطی اجرا میکند
انعطافِ شناختیcognitive flexibilityواژههای مصوب فرهنگستانتوانایی ارزیابی عینی و رفتار منعطف که بر سازگاری و عینیت و بیتعصبی دلالت دارد
انعطافناپذیریrigidityواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ویژگی شخصیتی که برحسب آن فرد در مقابل هرنوع تغییر بهشدت مقاومت میکند
قابلیت انعطافلغتنامه دهخداقابلیت انعطاف . [ ب ِ لی ی َ ت ِ اِ ع ِ ] (ترکیب اضافی ، اِمص مرکب ) انعطاف پذیری . قابلیت انحناء. قابلیت خمیدگی پذیرفتن (اصطلاح فیزیک ).
زاویه ٔ انعطافلغتنامه دهخدازاویه ٔ انعطاف . [ ی َ / ی ِ ی ِ اِ ع ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )زاویه ای را که از (تقاطع) خط منعطف و خطی که موازی خط شعاعی است و به مضی ٔ (چشم بیننده ) متصل است پدید آید، زاویه ٔ انعطاف نامند. و زاویه ٔ انعطاف گاه بزرگ است و آن در صورتی است