اندوه واشدنلغتنامه دهخدااندوه واشدن . [ اَ ه ْ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) انفراج . (تاج المصادر بیهقی ). ازبین رفتن اندوه . دور شدن اندوه .
انفقاقلغتنامه دهخداانفقاق . [ اِ ف ِ ] (ع مص ) گشاده شدن چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). انفراج . (از اقرب الموارد). شکافته شدن . (تاج المصادربیهقی ) (مصادر زوزنی ).
انفئاءلغتنامه دهخداانفئاء. [ اِ ف ِ ] (ع مص ) گشاده شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). انفتاح . (ازاقرب الموارد). || شکافته گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). انفراج . (از اقرب الموارد).
شسعلغتنامه دهخداشسع. [ ش َ س َ ] (ع مص ) انفراج و گشادگی یافتن میان دندانهای ثنایی و رباعی است . || پاره گردیدن دوال نعل . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ).