اورمیفرهنگ فارسی عمیدبیماریای که بهواسطۀ اختلال عمل کلیهها و زیاد شدن مقدار اورۀ خون تولید میگردد و عوارض آن تهوع، سردرد، بیاشتهایی، خوابآلودگی، کدورت دید، تشنج، و اغما است.
اوریگامیواژهنامه آزاداُوریگامی یا «هنر کاغذ و تا» یکی از کاردستیهای محبوب ژاپنی است که امروزه در سراسر جهان طرفداران زیادی دارد. "اوری" به معنای "تا کردن" و "گامی" به معنای "کاغذ" می باشد. بنابراین اریگامی هنر و اندیشهٔ تا دادن کاغذ است
اورامیواژهنامه آزادگویش اورامی(هورامی) از گویش هایی است که در ادبیات شفاهی کتبی غنی دارد.آثار منظوم و منثور کردی درآغاز به این شیوه نگارش یافته است.اوامانات(هورامان)ازن نظر تاریخی نسبت به دیگر مناطق کردستان از اهمیت بیشتری برخوردار است و این اهمین با کشف قباله های اورامانات(هورامان) به اوج خو رسید .سه قباله نوشته شده
اورملغتنامه دهخدااورم . [ اَ رَ ] (ع اِ) مردم یا مردم بسیار. || معظم لشکر و لشکر ذوعظمت وشوکت و پراکنده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). معظم الجیش و اشده انتفاشاً. (از تاج العروس ).
اغمافرهنگ فارسی عمید۱. (پزشکی) بیهوشی؛ حالت بیهوشی ناشی از مسمومیت، اورمی، مرض قند، الکلیسم، و مانند آن.۲. [قدیمی] بیهوش شدن.۳. [قدیمی] بیهوش کردن.
ناخوشیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ام شدۀ بیمار، سمتوم، سندروم، نشانگان: تب، درد، لرز، تشنج، لقوه، شوک، حمله، تهوع، دلپیچه، غش (غشوه)، بیهوشی، اغما، سرگیجه، دوار، منگ بودن، عرق کردن، بیاشتهایی، یبوست، اسیدوز، آفْت، بار، آبسه، آلرژی، آمبولی، آنمی، کمخونی، تنش، استرس، نارکوز، نارسایی، خیز، استسقا، اتساع، احتقان، ن