ترجمه مقاله

اوستام

'ustām

۱. = ستام
۲. اعتماد: ◻︎ به‌افزای خوانند او را به نام / هم از نام و کردار و هم اوستام (ابوشکور: مجمع‌الفرس: اوستام).
۳. (صفت) معتمد؛ معتبر.

ترجمه مقاله