لغتنامه دهخدا
تواتر. [ ت َ ت ُ ] (ع مص ) پیاپی شدن . (زوزنی ) (دهار). پیاپی آمدن یا پس یکدیگر آمدن به مهلت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). پی درپی شدن ، مأخوذ از وتر بالکسر بمعنی تنهاتنها و یک یک بهم آمدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). پی درپی بودن . پیاپی بودن . تتابع. (