گاوکشلغتنامه دهخداگاوکش . [ ک ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بار معدن بخش سرولایت شهرستان نیشابور، واقع در 34 هزارگزی جنوب باختری چکنه ٔ بالا، کوهستانی ، معتدل ، دارای 67 تن سکنه . آب آن از قنات ، محصول آن غلات ، تریاک . شغل اها
گاوکشلغتنامه دهخداگاوکش . [ ک ُ ] (نف مرکب ) قصاب . کشنده ٔ گاو : میزبان کین شنید رفت بزیرگفت با گاوکش حکایت شیر. نظامی .|| (اِ مرکب ) نام گیاهی است که دربوستانها و کشتزارها روید و ساق آن راست . و یا زغب گره دار بقدر ذرعی شبیه به نی
گاوکشلغتنامه دهخداگاوکش .[ ک ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان یوسفوند بخش سلسله ٔشهرستان خرم آباد، واقع در 11 هزارگزی باختر الشتر، کنار باختر شوسه ٔ خرم آباد به کرمانشاه . تپه ماهور، سردسیر مالاریائی ، دارای 480 تن سکنه . آب آن از
گردنه ٔ گاوکشلغتنامه دهخداگردنه ٔ گاوکش . [ گ َ دَ ن َی ِ ک ُ ] (اِخ ) کنار راه بیستون به خرم آباد میان کوه قلندر و تنگ فیروزآباد، واقع در 93000گزی بیستون .