اپسیلنلغتنامه دهخدااپسیلن . [ اِ ل ُ ] (یونانی ، حرف ، اِ) نام حرف پنجم است از حروف یونانی و نماینده ٔ ستاره های قدر پنجم از صور فلکی و صورت آن این است :e E
اپسیلنفرهنگ فارسی معین(اِ لُ) [ یو. ] (اِ.) 1 - پنجمین حرف الفبای یونانی . 2 - مجازاً به معنی بسیار اندک و ناچیز.
اسلیونلغتنامه دهخدااسلیون . [ اِ وِ ] (اِخ ) اسلیونو . شهری در بلغارستان شرقی ، دارای 30000 تن سکنه . صنایع نساجی دارد. رجوع باسلیمیه شود.
اشلونلغتنامه دهخدااشلون . [ ] (اِخ ) دختر بیتکچی از قوم دوربان و خواهر بزرگتر قولتاق و معاصر غازان بود. رجوع به تاریخ غازان ص 2 شود.