پایة تیرک دهانهhatch carrier, hatch socket, beam socket, hatch beam shoeواژههای مصوب فرهنگستانهریک از پایههای دو طرف انبار که تیرکهای دهانه را نگه میدارد
زبانهای هستهآغازhead-first languages, head-initial languagesواژههای مصوب فرهنگستانزبانهایی که در آنها هستۀ گروه در ابتدای آن قرار میگیرد
زبانهای هستهپایانhead-last languages, head-final languagesواژههای مصوب فرهنگستانزبانهایی که در آنها هستۀ گروه در انتهای آن قرار میگیرد
نقشههای چونساختas-built drawings, as-builts, record drawingsواژههای مصوب فرهنگستاننقشههایی که پیمانکار پس از پایان کار و مطابق با اجرای واقعی کار تهیه میکند
اچیلغتنامه دهخدااچی . [ اَ ] (ترکی ، اِ) اَچه . برادر کلان . در بعض نسخ به این معنی اخی بخاء معجمه آمده و آن از سهو کاتبان است . (غیاث ) (آنندراج ).
اچیفرهنگ فارسی عمیدبرادر بزرگ: ◻︎ دلو چه یا حبل چه یا چرخ چی / این مثال بس رکیک است ای اچی (مولوی: ۱۱۰۶).
دامغاچیلغتنامه دهخدادامغاچی . (مغولی - ترکی ، ص مرکب ، اِ مرکب ) تمغاچی . مهر و نشانه دار قبوض و اسناد دولتی : گاه دزدیم و گهی شحنه و گه دامغاچی گاه رهدار و گهی رهزن و گه طراریم . مولوی .رجوع به تمغاچی شود.
دواچیلغتنامه دهخدادواچی . [ دَ ] (ص مرکب ) (از: دوا + چی ، پسوند نسبت ترکی ) دوافروش . داروفروش . داروساز.
پیاچیلغتنامه دهخداپیاچی . (اِخ ) یکی از مشاهیر منجمان ایتالیا. وی بسال 1747 متولد و در1826 م . در ناپولی وفات یافته است . او مؤسس و مدیررصدخانه ٔ پالرم بوده و سیاره ٔ موسوم به «سیروس » را کشف کرده است و دفتری نجومی محتوی بر <