اژدراندازلغتنامه دهخدااژدرانداز. [ اَ دَ اَ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) آلتی است دراز شبیه بلوله ٔ توپهای بزرگ که در کشتی های اژدرافکن برای انداختن ترپیل بطرف کشتی های دشمن تعبیه کنند. (فرهنگستان ).
کشتی جنگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ناو جنگی، رزمناو، ناوشکن، ناوچه، قایق توپدار، ناو هواپیمابر، مینجمعکن، اژدرانداز، اژدرافکن
تورپیللغتنامه دهخداتورپیل . [ ت ُ ] (فرانسوی ، اِ) سلاحی که برای غرق کردن کشتی های دشمن بکار رود. اژدر. (فرهنگ فارسی معین ). فرهنگستان ایران بجای این کلمه ، «اژدر» را انتخاب کرده است . رجوع به اژدر و اژدرانداز و واژه های نو فرهنگستان ایران ص 4 شود.