اکسونلغتنامه دهخدااکسون . [ اَ / اِ ] (اِ) جامه ٔ سیاه قیمتی که بزرگان جهت تفاخر پوشند. (ناظم الاطباء) (برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از فرهنگ سروری ) (مؤید الفضلاء) (آنندراج ) (از شرفنامه ٔ منیری ) (از انجمن آرا). جامه ایست مثل زیبقی . (فرهنگ خطی ) (از شعوری
اکسونفرهنگ فارسی عمید۱. نوعی دیبای سیاه گرانبها.۲. [مجاز] جامۀ سیاه فاخر: ◻︎ اطلس و اکسون مجنون پوست است / پوست خواهد هرکه لیلیدوست است (عطار: ۳۸۸).
اقشونلغتنامه دهخدااقشون . [ اَ ] (معرب ، اِ) گیاهی است . (ناظم الاطباء). بعضی گویند رومی است ، دوایی است گرم و لطیف و آن را بشیرازی سعاده ٔ خبیص خوانند. (برهان ) (آنندراج ).
ژاکسنلغتنامه دهخداژاکسن . [ س ُ ] (اِخ ) اندریو. نام مردی از مردم ممالک متحده ٔ آمریکای شمالی ، متولد در واکس هاو کارولین شمالی بسال 1767 و متوفی بسال 1845 م . وی از 1829 تا <span class="hl" d
اقسانلغتنامه دهخدااقسان . [ اِ ] (ع مص ) درشت گردیدن دست و شوخ بستن بکار کشت و آب کشی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
اکسیژنلغتنامه دهخدااکسیژن . [ اُ ژِ ] (فرانسوی ، اِ) گازی است بی رنگ ،بی بو، بی طعم ، کمی سنگین تر از هوا. یک لیتر آن 1105 گرم جرم دارد. در آب کمی محلول است و در 118 درجه و فشار 50 جو بسختی مای
آنگلوساکسونفرهنگ فارسی عمید۱. نام عمومی قبایل ژرمنی شامل آنگلها، ژوتها و ساکسونها که در قرن ششم میلادی بریتانیا را تصرف کردند.۲. مردم انگلیسیزبان ساکن در آمریکا، انگلستان، و سایر مناطق.