25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
showrooms
showroom
showplaces
صالة العرض
exhibitions
showboard
بیشتر بدانید
von Mauser
تحمیل کردن درد و زحمت
نبث
Dutch uncle
علی دمشقی
غارغار
اکسپوزیسیون
'ekspozisiyon
معنی
نمایشگاه.
برابر پارسی
نشان دادن، نمایش، نمایش گاه
جستوجوی دقیق
اکسپوزیسیون
فرهنگ فارسی عمید
نمایشگاه.
اکسپوزیسیون
فرهنگ سره
نشان دادن، نمایش، نمایش گاه