بازتاب عُقزنیgag reflexواژههای مصوب فرهنگستانواکنش غیرارادی نوزاد هنگامی که یک شیء سفت به بخش پسین دهان او برخورد میکند
کنش گفتاری مستقیمdirect speech act, speech actواژههای مصوب فرهنگستانگفتهای که با بیان آن کنشی همچون امر یا تهدید یا ترغیب محقق میشود متـ . کنش گفتاری speech act
نمایش تکپردهone-act play, one-act dramaواژههای مصوب فرهنگستاناثر نمایشی کوتاهی که تنها یک پرده دارد
ایاغلغتنامه دهخداایاغ . [ اَ ] (اِ) کاسه و پیاله ٔ شرابخوری . (برهان ) (هفت قلزم ) (غیاث ). پیاله ٔ شرابخوری و با لفظ ریختن و کشیدن و زدن و بر لب نهادن و بر کف داشتن مستعمل است . (آنندراج ). پیاله و کاسه ای که با آن شراب بخورند. (ناظم الاطباء) : چنان روشن از می بلو
ایاغفرهنگ فارسی عمیدپیالهای که در آن شراب بخورند؛ جام؛ ساغر؛ ساتگین: ◻︎ یکی چو بادهپرستان صراحی اندر دست / یکی چو ساقی مستان به کف گرفته ایاغ (حافظ: ۱۰۱۸).
ایاغفرهنگ فارسی معین( اَ ) [ تر. ] (اِ.) = ایاغ : 1 - هم پیاله . 2 - ساغر، پیالة شرابخوری . 3 - دوست و رفیق .
خط ایاغلغتنامه دهخداخط ایاغ . [ خ َطْ طِ اِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) یکی از جمله خطهایی است که در جام جم بوده ولی امروز در غیر آن نیز می باشد. (آنندراج ) : تاریک بود عمری مانند مشق طفلان شد از فروغ باده خط ایاغ روشن .علی خراسانی (از آنندراج
ایاغلغتنامه دهخداایاغ . [ اَ ] (اِ) کاسه و پیاله ٔ شرابخوری . (برهان ) (هفت قلزم ) (غیاث ). پیاله ٔ شرابخوری و با لفظ ریختن و کشیدن و زدن و بر لب نهادن و بر کف داشتن مستعمل است . (آنندراج ). پیاله و کاسه ای که با آن شراب بخورند. (ناظم الاطباء) : چنان روشن از می بلو
ایاغفرهنگ فارسی عمیدپیالهای که در آن شراب بخورند؛ جام؛ ساغر؛ ساتگین: ◻︎ یکی چو بادهپرستان صراحی اندر دست / یکی چو ساقی مستان به کف گرفته ایاغ (حافظ: ۱۰۱۸).
ایاغفرهنگ فارسی معین( اَ ) [ تر. ] (اِ.) = ایاغ : 1 - هم پیاله . 2 - ساغر، پیالة شرابخوری . 3 - دوست و رفیق .