ایت ئیللغتنامه دهخداایت ئیل . (ترکی ، اِ مرکب ) سال سگ . نام سال یازدهم از دوره ٔ دوازده ساله ٔ ترکان . (یادداشت مؤلف ).
هت هتلغتنامه دهخداهت هت . [ هََ هََ ] (ع اِ صوت ) کلمه ای است که بدان شتررا بر آب زجر کنند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). صوتی است که بدان شتر را به سوی آب رانند. (اقرب الموارد). اذا وقف البعیر علی الردهة فلاتقل له هت هت ، مثلی است که برای ترک اصرار در پند و اندرز در مورد کسی که هوش وی آشکار
سیچقان ئیلفرهنگ فارسی معین[ تر. ] (اِمر.) سال موش ، نخستین سال از دور دوازده سالة ترکان و قبچاقیان و اویغوران . پس از استیلای مغول دورة دوازده سالة ترکان در ایران رواج یافت . این ترتیب در میان ترکان آسیای مرکزی از قدیم معمول بوده و سال مذکور از این قرار است : 1 - سیچقان ئیل (سال موش ). 2 - اورئیل (سال گاو). 3 - بارس ئیل (سا
ساللغتنامه دهخداسال . (اِ) حرکت یک دوره ٔ آفتاب است از نقطه ٔ برج حمل تا نقطه ٔ آخر برج حوت و آن را به عربی سنة گویند. (برهان ). سنة. (دهار) (انجمن آرا). عام . (دهار) (منتهی الارب ). حِجَّة. (دهار). حَجَّة. (نصاب ). حول . دکتر معین در حاشیه ٔ برهان این کلمه را در لهجه های مختلف ایرانی بشرح ز
درایتلغتنامه دهخدادرایت . [ دِ ی َ ] (ع اِمص ) درایة. دانستن . عقل . دانش . (غیاث ). علم . معرفت . (ناظم الاطباء). دریافت . دریافتن . بدانستن . عرفان . معرفت . وقوف . آگاهی . دانایی . بقیة : هرگاه که زمام آن بدست اهتمام او دادندی در آن آثار کفایت و درایت و ابواب امانت و
دریای بی نهایتلغتنامه دهخدادریای بی نهایت . [ دَرْ ی ِ ن ِ ی َ ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) بحر محیط. (ناظم الاطباء). رجوع به محیط شود.
حفایتلغتنامه دهخداحفایت . [ ح ِ ی َ ] (ع مص ) حفایة. برهنه پای شدن . حفاوت . برهنه پائی . برهنه پای رفتن . پابرهنگی . || سودگی پای آدمی و سپل شتر و سم ستور. (منتهی الارب ). || آشکارا کردن شادی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به حفاوت شود.