ترجمه مقاله

ایستادن

'istādan

۱. سرپا بودن.
۲. برپا شدن؛ برخاستن.
۳. درنگ کردن؛ توقف کردن.
۴. [مجاز] مقاومت کردن.
۵. اقامت کردن.
۶. شدن.

قیام ≠ جلوس، نشستن

ترجمه مقاله