ایقونلغتنامه دهخداایقون . (اِ) گلی است بغایت بدبو و بعربی وردالمنتن خوانند و رنگ آن به رنگ گل سرخ ماند. (برهان ) (آنندراج ) (هفت قلزم ). یک قسم گلی است مانند گل سرخ ولی بدبو و گنده . (ناظم الاطباء).
عقیونلغتنامه دهخداعقیون . [ ع ِ ی َ ] (اِخ ) دریایی است از باد زیر عرش ، و در آن ملائکه ای است از باد و با آنان نیزه هایی است از باد، و به عرش مینگرند و تسبیح آنان «سبحانه ربناالاعلی » می باشد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
حقوانلغتنامه دهخداحقوان . [ ح َق ْ ] (ع اِ) تثنیه ٔ حقو. دو تهیگاه . دو آبگاه . (منتهی الارب ). رجوع به حقو شود.
ايقونةدیکشنری عربی به فارسیشمايل , تمثال , تنديس , پيکر , تصوير , تصوير حضرت مسيح يامريم ويامقدسين مسيحي
ایقونةلغتنامه دهخداایقونة. [ ن َ ] (معرب ، اِ) مأخوذ از یونانی . تصویر و نقش و نگار. (ناظم الاطباء).
آنقونلغتنامه دهخداآنقون . (اِ) اَنقون . ایقون . گلگنده . وردالمنتن . و نوعی از آن دورس و معرب آن دریاس است .
انجیل مانیلغتنامه دهخداانجیل مانی . [ اِ ل ِ ] (اِخ ) کتاب معروف مانی که آنرا در پهلوی ارتنگ و در یونانی ایقون و در پارتی اردهنگ و در قبطی ایقونس و در کتب مانوی چینی «تصویر دو اصل بزرگ »و در فارسی ارتنگ و ارثنگ و ارژنگ نامیده اند. قطعاتی از آن در آثار تورفان بدست آمده است . این کتاب شامل بیست و دو
مانیلغتنامه دهخدامانی . (اِخ ) نام نقاشی بوده مشهوردر زمان اردشیر و بعضی گویند در زمان بهرام شاه بودو بعد از عیسی علیه السلام ظاهر شد و دعوی پیغمبری کرد، و بهرام شاه بن هرمز شاه او را به قتل آورد. (برهان ). نام نقاشی است مشهور. ولادت او به بابل در دهی موسوم به مردینو و نام اصلی او «قورنیقوس ب
ایقونةلغتنامه دهخداایقونة. [ ن َ ] (معرب ، اِ) مأخوذ از یونانی . تصویر و نقش و نگار. (ناظم الاطباء).