اینچلغتنامه دهخدااینچ . (انگلیسی ، اِ) مقیاس طول در انگلستان معادل 2/54 سانتیمتر. (فرهنگ فارسی معین ).
آییننامۀ بینالمللی امنیت کشتیها و تسهیلات بندریinternational ship and port facility codeواژههای مصوب فرهنگستانآییننامهای که سازمان بینالمللی دریانوردی برای تأمین و ارتقای امنیت کشتیها و تسهیلات بندری تدوین کرده و لازمالاجراست اختـ . آییننامۀ باکوب ISPS code
عین انیلغتنامه دهخداعین انی . [ع َ ن ِ اُ نا ] (اِخ ) موضعی است . (از منتهی الارب ). وظاهراً همان «عین انا» است . رجوع به عین انا شود.
پهنگلغتنامه دهخداپهنگ . [ پ َ هََ ] (اِخ ) (نهر...) بعد از رود پراق بزرگترین رود شبه جزیره ٔ ملاقه میباشد، و درشمال غربی مملکتی مسمی بهمین اسم از سه منبع سرچشمه گرفته از وسط آن کشور بسوی جنوب شرقی و آنگاه بطرف مشرق روان میشود و از وسط پایتخت کشور عبور میکند و بدریای چین وارد میگردد، و طول مجر
پهنگلغتنامه دهخداپهنگ . [ پ َ هََ ] (اِخ ) پکان . نام قصبه ٔ مرکز تجارت در هند وچین ، در جنوب شرقی شبه جزیره ٔ ملاقه کنار نهری بهمین نام ، و در 20 هزارگزی طرف فوقانی مصب نهر مذکور و آن مرکز حکومتی اسلامی و مستقل بهمین اسم میباشد. (قاموس الاعلام ترکی ).
اینچنینلغتنامه دهخدااینچنین . [ چ ُ / چ ِ ] (ق مرکب ) بدین نحو و به این طریق . (فرهنگ فارسی معین ). همچنین و باین نحو و باین طریق و باین سان . (ناظم الاطباء) : فریدون نکرد اینچنین کار یادکه خود تخت ضحاک دادش بباد. <p class="au
اینچهلغتنامه دهخدااینچه . [ چ ِ ] (ضمیر) (این + حرف ربط چه ) این چیز. این امر. مقابل آنچه : اینچه بر لفظبونصر رفت در این مجلس فراکردندتا به امیر رسانیدند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 605).
اینچنین سانلغتنامه دهخدااینچنین سان . [ چ ُ / چ ِ ] (ق مرکب ) اینگونه . (آنندراج ). به این سان . (ناظم الاطباء).
اینچه شاهبازلغتنامه دهخدااینچه شاهباز. [ چ ِ ] (اِخ ) دهی ازدهستان دولت خانه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان قوچان و دارای 607 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
اینچه کیکانلولغتنامه دهخدااینچه کیکانلو. [ چ ِ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دولت خانه بخش حومه ٔ شهرستان قوچان و دارای 244 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).