ترجمه مقاله

ایهام

'ihām

۱. (ادبی) در بدیع، آوردن کلمه‌ای که دو معنی قریب و بعید داشته باشد و مراد گوینده معنی بعید باشد؛ توریه، مانند: در گوشه‌ای نشسته‌ام اکنون و همچنان / هستم ز دست مردمکی چند در عذاب ـ من درد را به گوش نیارستمی شنید / اکنون به چشم خویش همی بینم این عقاب. مردمک هم به معنای مردم و انسان‌ها و هم به معنای مردمک چشم است که معنی دوم مدنظر شاعر است.
۲. [قدیمی] در وهم و گمان افتادن و اشتباه کردن.
۳. [قدیمی] در وهم و گمان انداختن؛ در شک و گمان و اشتباه انداختن.
⟨ ایهام تناسب: (ادبی) در بدیع، آوردن کلماتی در نظم یا نثر که در صورت ظاهر با یکدیگر متناسب باشد ولی معانی غیرمتناسب نیز از آن‌ها استنباط شود، مانندِ این شعر: چنان سایه گسترد بر عالمی / که زالی نیندیشد از رستمی (سعدی۱: ۳۸) که مراد از زال پیرزن است نه زال پدر رستم، و مراد از رستم نیز مردی نیرومند و پهلوان است. یا در این شعر: ای در مردی چو باز و در کینه عقاب / شاهین به تهوری و طوطی به خطاب ـ از باده بطی فرست مر قُمری را / چون چشم خروس در شب همچو غُراب (قُمری قزوینی). شاهد در بط و قمری و چشم خروس و غراب است که همگی از اصطلاحات باده‌نوشی هستند.

۱. پندار، پنداشت، گمان،
۲. شبههپردازی

ترجمه مقاله