جربزةلغتنامه دهخداجربزة. [ ج ُ ب ُ زَ ] (معرب ، اِمص ) جربزه . کربزی . (یادداشت مؤلف ). || استعداد اداره کردن کار یا افراد مؤسسه یا اداره ای ، معرب از کربز و کربزی فارسی . (یادداشت مؤلف ). || فریبندگی . خباثت . (یادداشت مؤلف ).- باجربزه ؛ در تداول عوام ، یعنی آ
باعرضهفرهنگ مترادف و متضادباجربزه، بالیاقت، باهمت، جراتمند، عرضهدار، عرضهمند، لایق ≠ بیعرضه، بیکفایت، نالایق