بادامیفرهنگ فارسی عمید۱. به شکل بادام: چشمان بادامی.۲. ویژگی آنچه از بادام ساخته شود یا مغز بادام در آن به کار رفته باشد: نان بادامی، گز بادامی.
بادامیلغتنامه دهخدابادامی . (ص نسبی ) بصورت بادام : چشمان بادامی ؛ چشمان بشکل بادام . ملوَّز. ملوزه . || گاه آنرا بمعنی لوزی یعنی چهارضلع لوزی بکار برند. || لوزینج ، معرب لوزینه . (منتهی الارب ). || قسمی از حلویات ، نان بادامی . || رنگیست معروف . || خواجه سرا و خایه کشیده . (آنندراج ). || منسوب
چغاله بادامیلغتنامه دهخداچغاله بادامی . [ چ َ ل َ / ل ِ ] (ص نسبی مرکب )فروشنده ٔ چغاله بادام . آن کس که چغاله بادام فروشد.
گز بادامیلغتنامه دهخداگزبادامی . [ گ َ زِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گزی که مغز آن را بادام نهاده باشند. گزی که بجای مغز پسته مغز بادام در آن نهند. رجوع به گز پسته ای شود.
بادامی هالغتنامه دهخدابادامی ها. (اِ مرکب ) دسته ای از تیره ٔ گل سرخیان هستند که دارای مادگی ساده میباشند و در مادگی آنها دو تخمک دیده میشود. میوه ٔ آنها شفت یعنی دارای میان بر آبدار و هسته ٔ سخت است ، ودر این هسته معمولاً یکی از دو تخمک از میان میرود ودیگری بزرگ شده هسته را میسازد. انواع عمده ٔ د
چغاله بادامیلغتنامه دهخداچغاله بادامی . [ چ َ ل َ / ل ِ ] (ص نسبی مرکب )فروشنده ٔ چغاله بادام . آن کس که چغاله بادام فروشد.
گز بادامیلغتنامه دهخداگزبادامی . [ گ َ زِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گزی که مغز آن را بادام نهاده باشند. گزی که بجای مغز پسته مغز بادام در آن نهند. رجوع به گز پسته ای شود.
بادامی هالغتنامه دهخدابادامی ها. (اِ مرکب ) دسته ای از تیره ٔ گل سرخیان هستند که دارای مادگی ساده میباشند و در مادگی آنها دو تخمک دیده میشود. میوه ٔ آنها شفت یعنی دارای میان بر آبدار و هسته ٔ سخت است ، ودر این هسته معمولاً یکی از دو تخمک از میان میرود ودیگری بزرگ شده هسته را میسازد. انواع عمده ٔ د
ملوزةلغتنامه دهخداملوزة. [ م ُ ل َوْ وَ زَ ] (ع ص ) تأنیث ملوز. بادامی : عین ملوزة؛ چشم بادامی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ملوز (معنی آخر) شود.
بادامی هالغتنامه دهخدابادامی ها. (اِ مرکب ) دسته ای از تیره ٔ گل سرخیان هستند که دارای مادگی ساده میباشند و در مادگی آنها دو تخمک دیده میشود. میوه ٔ آنها شفت یعنی دارای میان بر آبدار و هسته ٔ سخت است ، ودر این هسته معمولاً یکی از دو تخمک از میان میرود ودیگری بزرگ شده هسته را میسازد. انواع عمده ٔ د
چغاله بادامیلغتنامه دهخداچغاله بادامی . [ چ َ ل َ / ل ِ ] (ص نسبی مرکب )فروشنده ٔ چغاله بادام . آن کس که چغاله بادام فروشد.
گز بادامیلغتنامه دهخداگزبادامی . [ گ َ زِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گزی که مغز آن را بادام نهاده باشند. گزی که بجای مغز پسته مغز بادام در آن نهند. رجوع به گز پسته ای شود.
پیستون بدنهبادامیcam-ground pistonواژههای مصوب فرهنگستانپیستونی که بدنۀ آن تقریباً بهشکل بیضی ماشینکاریشده است و براثر انبساط حرارتی به شکل دایره درمیآید تا تماس کاملتری با بدنۀ سیلندر داشته باشد