ترجمه مقاله

بارد

bāred

۱. سرد؛ خنک.
۲. [مجاز] بی‌مزه؛ خنک.
۳. [قدیمی، مجاز] کسی که معاشرت با او خوشایند نیست؛ بی‌ذوق.
۴. (طب قدیم) مزاج سرد؛ سرد.

۱. خنک، سرد، یخ
۲. بیمزه، لوس، ناخوشایند
۳. بیذوق، بیلطف
۴. سردمزاج، عنین، ناتوان ≠ حار

ترجمه مقاله